صدایت چه آشناست دوست من یادگار روزهای با هم بودن صدای شکسته شبهای شهر صدای دوستان از قبل دستان تنهایی من...... اما انگار دیگر نیست صدایی گوش کن هنوز صدای دوستان همهمه ی کافی شاپ های تنها و همهمه باز آتش زدن خطی سفید و چرخاندنش یادم می آید هر شامگان
خوشحالام که وبلاگات را به روز کردهای، حتا با اینکه این دوتا شعر خیلی غمگین هستند. یادم هست که از علاقهات به کافی شاپ میگفتی. از این تکه هم خوشام آمد: «آتش زدن خطی سفید»
شروع کردن را به خاطر بسپار
-
" به خاطر بسپار "
- زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است.
- تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است.
-زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" ...
۲ نظر:
خوشحالام که وبلاگات را به روز کردهای، حتا با اینکه این دوتا شعر خیلی غمگین هستند. یادم هست که از علاقهات به کافی شاپ میگفتی. از این تکه هم خوشام آمد: «آتش زدن خطی سفید»
salam mohsen , kojaee ? khabari azat nist? ......Khosrow
ارسال یک نظر